بازی یکی از نیازهای اساسی کودکان و مهم ترین فعالیت ها به شمار می رود که در عین سرگرمی بودن، کارکردهای مهم دیگری نیز دارد. هر یک از این کارکردها به جنبههای زندگی کودک مربوط میشود و او را برای زندگی بزرگسالی آماده میکند.از گذشتههای دور نسبت به «بازی» نگرشهای مثبت و منفی وجود دارد. عدهای بازی را صرف بیهدف انرژیهای انباشته شده، لذت آنی و رفتارهای زائد و بیهوده تلقی کردهاند. در حالیکه، برخی از آنها زیباترین و پاکترین فعالیتها را در جهت شکوفایی و رشد کودک میدانند.بازی یکی از نیازهای اساسی کودکان و مهم ترین فعالیت ها به شمار می رود که در عین سرگرمی بودن، کارکردهای مهم دیگری نیز دارد. هر یک از این کارکردها به جنبههای زندگی کودک مربوط میشود و او را برای زندگی بزرگسالی آماده میکند.
بازی انعکاس فعالیتهای درونی کودک و میل به خوشی، آزادی و لذت بردن از صفا و آرامش را به ارمغان میآورد.روانشناسان خودند کودک در فعالیتها باید آزاد شود. در جریان بازی انسانی ذهنی و جسمی کودک همراه با دقت، تخیل، نظم و ترتیب و چالاکی رشد مییابند. علاوه بر این، بازی محرک و انگیزهای است که در جهت کسب تجارت اجتماعی از آن استفاده میشود. کودک از میتواند به استعدادها، بازیها، خواستها، ضعفها و نکات مثبت و منفی خود پی برد و با شناخت ویژگیهای خود، ساختن شخصیتها را تحکیم بخشد.بازی به عنوان روندی چندبعدی، به نحوی قابل توجه، در خدمت رشد و پرورش کودک است و میتواند راهی برای انرژیها در سیر مورد باشد. کارل گروس، ازنظران قرن نوزدهم، اعتقاد دارد بازی عاملی است برای رشد صاحب منابع خام و آمادهسازی آنها برای استفاده در زندگی. بازی را برای کودک، این انسان کوچک، لذتبخش میکند و همچنین به ارضایی از نیازهای اساسی و زیربنایی او میشود. بازی در مباحث روانشناسی رشد تا حدی است که صاحبنظران آن را «تفکر کودک» نامیده اند.
بازی ابزارهای برای بیان احساسات، ارتباط، توصیفات تجربی، آرزوها و خودشکوفایی است. فعالیت بازی در واقع تلاش کودک برای کنار آمدن با محیط است که از این طریق خود را در مییابد و دنیا را میکند.بازی به کودکان اجازه میدهد وقتی که دیگر شکلهای بیان ناممکناند، به بیان خود بپردازند. بازی فرصت بیهمتایی برای بزرگسالان میکند تا دنیا را از دیدگاهها کودکان درک کنند و از آنجایی که برای کودکان فعالیتهای بسیار لذت بخش است، آنها را تغریب میکند تا آرام باشند، حالت دفاعی خود را که ممکن است داشته باشند، کاهش دهند و احساساتشان را بیپرده کنند. بیان کنند. بازی همچنین به آنها کمک میکند تا مهارتهای اجتماعی مفید را به دست آورد و موضوعات جدید و کارآمد حل مسئله را آزمایش کنند.کودکان از طریق ارتباط ارتباط میکنند . مشکلات کودکان در جریان رشد با عدم توانایی بزرگان برای درک آنها توام است. اکثر بزرگان از کودکان انتظار دارند که با همان طریقی که خود را راحتترند، ارتباط برقرار کنند. یعنی ارتباط کلامی. آنها به جای اینکه با کودک، کودکانه رفتار کنند، از او انتظار دارند که رفتار خود را تا حد یک بزرگتر کنند.
کودکان سعی می کنند خود را بفهمند
همه چیز از طریق کلامی موفق میان. میان آنچه از زبان کودکان فهیمده میشود و آنچه کودکان بیان میکنند، تفاوت وجود دارد.کودکان معمولا فراتر از آنچه بیان میدارند، میکنند. اکثر بزرگان قادرند احساسات (درماندگی، اضطراب و…) و مشکلات شخصی خود را در قالب کلام اظهار دارند؛ در حالی که کودکان را به بیان خود از طریق کلامی در ارتباطی که باید بین کودک و مشاور به وجود آید، محدودیتهای غیرلازم و غیرواقعی را ایجاد کند، محدود میکند. به ویژه اگر این ارتباط یک تجربه درمانی باشد.
بازی برای کودکان مساوی صحبت با بزرگان است . کودکان در صورتی که فرصت یابند، علاقه و نیازهای خود را از بازی، به همان صورت و روشی که مشابه روش رشد است، بیان میدارند. بیان کودکان در مواردی مانند ترس، عصبانیت شادمانی، ناکامی شبیه بزرگان است. انواع بازیها در نقش کلمات کودکان و بازیهای مختلف میتوانند برای کودکانی که میتوانند تجربه کنند و مشکلاتی را که تجربه کردهاند، بیان کنند.
نقشبازی در رشد اجتماعی کودک
بعد از رشد اجتماعی، در بازی با سایر کودکان، کودک را قادر میکند تا تصور کند که از خود و دیگران به صورت عام رشد کند. کودکی که بازی میکند نقش خود را به طور مرتب تغییر میدهد و میخواهد چشمانداز خود را نیز متفاوت کند. در بازیهای گروهی که مقررات و قواعد دارند، بازیکنان باید نقش دیگری را برعهده بگیرند و همچنین برعهده گرفتن نقش دیگران را در خود رشد و توسعه دهند تا از طریق پیشبینی در آینده میافتد، رفتار خود را با آن سازگار کند. کودک شروع به تلاشهای خود در مقابل دیگران میکند و هویت یا تصور از خود را بهبود میبخشد.
کودکانی که با دیگر بچهها بازی میکنند، هویت خود را بهتر میسازند. از طریق بازی کردن نقشهای بزرگ بزرگان، مقررات اجتماعی و معیارهایی که رفتار بازیگر را تنظیم میکند، میآموزند. بازیگر باید یاد بگیرد که بازی کند، حتی زمانی که انگیزههای آنی باشد، باید کاملا متفاوت سوق میدهد، پایبند باشد.
بازی با عروسک، در رشد شخصیت کودکان
علاوه بر این، کودک در حین بازی را در موقعیتهای اضطرابآور و ترسناک قرار میدهد و با همراهی عروسک به جستوجوی راهحل میپردازد و از این طریق تسلط خود را بر روی موقعیتها افزایش میدهد. کودکی که از مراجعه به دکتر هراس دارد، با همکاری عروسکش نقشهای بیمار و پزشک را بازی میکند و از این طریق تسلط خود را در موقعیتهایی قرار میدهد که احتمالاً پیش خواهد آمد مجسم میکند و تا حدی بر نگرانی و ترسش فائق میآید.
همچنین بازی ممکن است معانی خاص و مهمی برای برخی از کودکان داشته باشد و آنها را به صورت نمادین رضا کند اما مطمئنا نمیتواند برای همه بازیکنان همان مفهوم خاص را داشته باشد. بازی به ویژه با عروسک، علاوه بر موارد ذکر شده قبل از میتوان شخصیت کودک را تحت تأثیر بسزای دیگری نیز داشته باشد.
بازی و رشد خلاقیت ها
کودک در نقشهایی که تمرین میکند، نظر میکند و قسمتهای جدید را جایگزین قسمتهای قبل میکند. از این طریق تجارب خود را با ادراکات و شناختهای جدیدش تلفیق میکند. این بازسازیها و ترکیبها به رشد قدرت آفرینش و خلاقیت او کمک میشود.
کمک به تشخیص کودک
او در حین بازی با عروسک مهارتهایی را برای ایجاد ارتباط با دیگران به دست میآورد. توقعات دیگران از خود را در حین عروسکبازی ارزیابی و آرزوهای خود را نیز میکند. این راه برای شناخت زندگی و مسائل آن است.
کودک در حین بازی عروسکش را بغل میکند، به گردش میبرد، به غذا میدهد، این کارها را برای تمرین و تکرار حرکات فیزیکی برای کودک میآورد و بالطبع او را در گرفتن کار اعضایش صاحب تجربه میکند.
تقویت اعتمادبه نفس
عروسک هم صحبت و مخاطبی است که پیوسته همراه کودک است و هر زمان کودک اراده کند مورد مصاحبت او قرار میگیرد. مخاطبی که هیچگاه از صحبت کودک خسته نمیشود، چشمهایش پیوسته باز است و حواسش پرت نمیشود، هنگام صحبت کردن با کودک خمیازه نمیکشد یا راه آشپزخانه را در پیش نمیگیرد و یا حتی به او گوش نمیکند که میگیرد. حرفهای تکراری کودک را گوش میدهد، هرگز وسط حرفهایش نمیدود، در حین صحبتهای بیانیاش را اصلاح نمیکند و یا برای روند صحبت او بیتحمل نیست. با توجه به موارد ذکر شده این نکته قابل توجه است که ارتباط کودک با عروس یک رابطه ساده و بیارزش نیست که برخی والدین تنها برای انجام اوقات فراغت از آن استفاده میکنند.
بازی ابزاری برای تجربه پیدا کردن
بازی راهی برای تجربه کردن هستی توسط ادراک است و کودک از این راه خود را انسان آزاد، مستقل و توانمند مییابد. در واقع، کودک از راه بازی چه چیزی را کسی نمیتواند به او بیاموزد، یاد میگیرد.
بازی و رشد ذهنی
بازی امکان تجربه و عوامل مستقیم با عوامل محیطی را برای کودک فراهم میکند. بازی نهتنها بر رفتارهای هوشمندانه و قابل مشاهده اثر کودک بلکه برای ساخت فیزیولوژیکی مغز نیز تأثیری بر آنکارناپذیر میگذارد. برای مثال، موشهایی که در معرض محرکهای محیطی قرار گرفتند، از نظر مواد شیمیایی فعال یا کندکننده در محل اتصال دو عصب غنیتر بودند. اولیور در سال 1958 ضمن مطالعاتی که روی کودکان عقب مانده ذهنی در انگلستان جام داد، آنها را به دو دسته تقسیم کرد. گروه آزمایشی یا به آموختن مفاهیمی از طریق بازی که روزانه چند ساعت انجام میگرفت، میگرفتند و گروه کنترل تنها به آموزشی سنتی یعنی مطالعه در طول روز پرداختند. نتایج به دست آمده نشان دادند که کودکان گروه آزمایشی در انجام تکالیف خود موفقتر از گروه کنترل بودند و در آزمونهای گوناگون، نمره هوش بهتری به دست آوردند.
مفاهیم اصلی کودکان را که ساخت ذهنی انسان از طریق بازی در مییابند شکل میدهد. آشنایی با مفاهیم پایه مانند فضا، کمیت، ساخت، شکل و… صرفاً از طریق بازی حاصل میشود. جالب است که بازی خود یکی از بهترین راههای مطالعه روند رشد ذهنی کودک است. چگونه «پیاژه» ضمن مشاهده بازی کودکان خود موفق به کشف قوانین رشد ذهنی شد.
هوفمان عقیده دارد بازیهای تخیلی درسنین کودک نقش برجستهای در افزایش نیروی سازندگی و زندگی عاطفی کودکان ایفا میکنند. کودک در سنین شروع زندگی عاشقانه به تغییر و دست کاری اشیا دارد. این امر باعث میشود که اسباببازیهای خود را با یکدیگر جدا کنند و دوباره با آنها طرحهای جدید پدید آورد
و آنگاه به افسانهپردازی و داستانسراییها در مورد ساخت خود متوسل شود. تمامی این عوامل باعث پرورش نیروی تخیل کودک میشود و قدرت ابتکار و هوش او را افزایش میدهد.
آشنایی کودک با خود نیز ازطریق بازی انجام میشود و بازی کاملترین مجموعه تجربههای حسی و حرکت را در اختیار او قرار میدهد. در سال 1932 وان الستاین میدان توجه هفت دقیقهای دو سالهها را به دست آورد. اما در مطالعات بعدی توجه کودکان به جای بازی با یک اسباببازی ساده، مدت زیادتری با اسباببازیهای مشخص و تقریباً اندازهگیریشده، توجه به یکی از کششهای بلوغ است. نتایج نشان داد که توجه بیشتر از آن به سن باشد یکی از کنشهای نوع اسباببازی است. اگر تکالیف تعیین شده به اندازه کافی جذاب باشد، حتی کودکان خردسال هم دارای اهمیت ویژه ای هستند.
بازی نقشدرمانی
بازی ابزاری طبیعی است که کودکان از طریق آن می توانند بیان کنند.بازی باعث ایجاد افکار و کسب تجربیات و نتایج زیاد می شود. در مواردی نیز میتوان نقش درمانی داشته باشد. بازی درمانی یکی از رایجترین شیوههایی است که روانشناسان بالینی، روان تحلیلگران و مشاوران برای درمان مشکلات عاطفی کودکان به کار میبرند. کودکی که موقعیت ملاقات رسمی ممکن است برایش تجربهای ناراحتکننده باشد، زمانی که با استفاده از بازی آشنایی را میبیند، احساس راحتی بیشتری میکند. بازی در درمان کودکان و ابزار ارتباطی است که با کلمات، یعنی ابزار ارتباط بزرگان، قابل مقایسه است. انواع بازیها و اسباببازیها کلمات کودکان هستند و اگر به دقت انتخاب شوند، میتوانند برای کودکان فرصتی فراهم کنند تا احساسات و مشکلات خود را همانگونه که تجربه کردهاند، بیان کنند. بازی برای کودک یک زبان است. بزرگان توسط زبان کلامی ارتباط برقرار کرده و از آن استفاده میکنند.
به گزارش مجله رشد بازی وسیلهای است که کودک از طریق آن، آسیبهای ناشی از آن را کنترل میکند و مهارت مییابد. برای کودکی که مدتی بیمار و یا در بیمارستانی بوده است، فعالیت هایی مانند تزریق آمپول به عروسک یا دوستانش را نشان می دهد یا کودکانی که در جنگ، حوادث و خانواده های خانوادگی مانند طلاق یا مرگ هستند، در بازی هایشان بسیار با هم برخورد می کنند که می توانند از آنها استفاده کنند. آن استرس و فشارهایی یابند. متخصصان کودک در مطالعات انجام شده متوجه این موضوع شدهاند که از طریق بازی میتوانم بر احساس احساسات و فشار در کودک با برونریزی این احساسات غلبه کرد. بازی کودک تا آنجاست که میتوان وی را از بزرگی به هنجار یا نابهنجار ساخت.
برای کودکانی که قادر به بیان مشکلات و ناراحتیهایشان از طریق گفتوگو هستند، بازی میتواند بهترین عامل را برای شناخت و درمان اختلالات آنها باشد. بازی درمانی یکی از خدمات انسانی است که میتواند یک نسل را از مشکلات روانی، اجتماعی و خانواده نجات بخشد و فرزندان سالمی را به جامعه تحویل دهد.کودکان بسیار خردسال که برای سلامتی بزرگ شوند، لازم نیست خواندن و نوشتن را بلد باشند، اما باید بدانند که چگونه بازی کنند.
گرد آورنده : سرکار خانم سالاری ( مربی پیش2 )
تایید کننده : سرکار خانم هامونی ( مدیریت آموزشگاه )
منبع: میگنا