بررسی ویژگی های نقاشی کودکان و تقویت خلاقیت

مقدمه
نقاشی بیان‌کننده احساس کودک و وسیله‌ای است برای بیان انگیزه‌های ناهشیار او. کارهای هنری کودک به شدت تحت‌تأثیر آرزوها و ترس‌های ناخودآگاه او قرار دارند بین پاره‌ای از ویژگی‌های نقاشی کودکان مانند استفاده از رنگ‌های سرد و یا تیره، نارسایی در رسم خطوط، قرار دادن نقاشی در محل خاص از صفحه و حذف اعضای بدن، با بعضی از اختلالات خاص مثل اختلال در تکلم و مشکلات خواب کودک، رابطه معناداری وجود دارد.

با نقاشی، کودکان از تنش‌ رهایی می‌یابند.پویایی ذهن و بالا رفتن قدرت تمرکز در کودک رابطه مستقیمی با نقاشی و خلاقیت دارد. هدف نگارش این مقاله، اطلاع‌رسانی به خانواده‌ها و مربیان هنردر آموزش صحیح به کودکان و شناخت بیشتر نقاشی‌های کودک برای رشد و ارتقای هرچه بیشتر کودک است.

اهداف نقاشی کودکان
نقاشی در تشکیل شخصیت کودک اهمیت بسزایی دارد و به کودک امکان می‌دهد تا اطلاعات و اعمالی را که از دنیای بیرون کسب می‌کند از هم جدا سازد. در نقاشی کودک خود را از ممنوعیت‌ها رها می‌کند و ناخودآگاه درباره کشفیات و دلهره‌هایش صحبت می‌کند. به همین دلیل اگر به کودکان از سنین پایین تمرین و کپی را بیاموزیم، اشتباه بزرگی کرده‌ایم.

نقاشی کودکان فقط یک وسیله پرورش خلاقیت و پختگی کودک نیست، بلکه آن را باید به‌عنوان یک وسیله تحقیق و مبادله با محیط اجتماعی در نظر گرفت.

 

ویژگی‌های نقاشی کودکان
کودکان معمولاً در یک سالگی مداد در دست می‌گیرند و به جای خط کشیدن با آن بر روی کاغذ می‌کوبند بنابراین نمی‌توانند اثری بر جای گذارند. در ۱۸ تا ۲۰ ماهگی به‌طور کامل موفق به خط کشیدن می‌شوند .

خط‌خطی کردن برای بچه‌های ۱۸ ماهه بسیار مفید است چرا که ماهیچه‌های کوچک بدن آن‌ها زودتر ورزیده می‌شود و کودک رابطه میان احساسات درونی و حرکات بیرونی‌اش را تمرین می‌کند.

تکامل نقش‌نگاری در کودکان طی پنج مرحله صورت می‌گیرد:

۱. اثر یا خط نامشخص؛

۲. خط مشخص یا اشکال هندسی در‌هم؛

۳. طرح یا در کنار هم قرار گرفتن چند شیء

۴. اجتماع چندین شکل مختلف؛

۵. تصویرنگاری

 

خط‌های افقی قبل از خطوط عمودی ظاهر می‌شوند ولی به‌طور کلی در مرحله اول، کودک خطوطی در جهت‌های مختلف رسم می‌کند خواه به‌صورت افقی و عمودی و یا دایره‌ای.

در دو سالگی خطوط دایره‌ای و زاویه‌دار ظاهر می‌شوند. در سن دو و نیم سالگی با بیشتر شدن قدرت عضلانی، هنگام ترسیم خط، مراقب است تا از محدوده معین خارج نگردد. او به دلخواه خود چندین حرکت را تکرار می‌کند تا اینکه نخستین خط‌نگاری او که از چندین حلقه تشکیل شده به دست آید؛ و بالاخره خط‌های فنری شکل ظاهر می‌شود.

در فاصله دو تا سه سالگی، کودک به ساخت اشکال روی می‌آورد. اولین شکل‌ها، به‌صورت بعلاوه (+)، ضربدر (*)، دایره‌های اولیه، مثلث و مربع هستند که به تدریج، کودک شروع به ترکیب آن‌ها می‌کند.

در سه سالگی خط‌نگاری کودک دیگر فقط برای لذت بردن از حرکت نیست، بلکه مایل است احساسات درونی خود را نشان دهد. بنا به نظریه اشولر هائویک، کودک در سه سالگی خطوط عمودی را بیش از خطوط افقی رسم می‌کند زیرا بیانگر اظهار وجود کودک است.کودک سه ساله می‌تواند، دایره و یا فضای بسته و نیز شکل‌های مربع و مستطیل رسم کند. در اواخر سه سالگی شروع به کشیدن اشکالی می‌کند که شبیه خانه و یا خورشید است. در چهارسالگی خط‌نگاره‌های او کامل‌تر می‌شود در این سن، شمایی از آدمک نمایان می‌شود و کودک مرحله خط‌خطی کردن را پشت سر می‌گذارد و وارد مرحله تمثیلی می‌شود

سن چهار و نیم سالگی کودک بدن آدمک را می‌کشد. در سن پنج سالگی آدمک علاوه بر چشم‌ها، بینی و دهان دارای بازو و پا نیز هست.

در سن شش سالگی آدمکی که رسم می‌کند دارای گردن و دو دست هم هست که در انتهای بازو قرار گرفته است.

کودکی که در نقاشی‌هایش تصویر دارای حرکت را معرفی می‌کند، معمولاً فردی باهوش و فعال و از همسالانش اجتماعی‌تر است.

یکی از طرق بیان حرکت در نقاشی، نمایش تصویر به حالت نیمرخ است.

 

نمادهای اصلی اندام‌ها
سر:
سر معرف مرکز شخصیت و قدرت فکری است. کودکان، همیشه سرهای بزرگ ترسیم می‌کنند؛ ولی اگر سر، زیاد بزرگ باشد، نشانگر آن است که «منِ» کودک بیش از حدِّ طبیعی است.

 

صورت:
صورت چون بسیار اهمیت دارد، تنها کشیده می‌شود. کودکان پرخاشگر، جزئیات آن را بزرگ، ترسیم می‌کنند؛ در حالی‌که کودکان خجالتی فقط گردی صورت را می‌کشند.

 

دهان و دندان‌ها:
کشیدن دهان و دندان ممکن است معنی نیاز به خوراکی را نمایان سازد، همچنین به معنی پرخاشگری است. اگر لب‌ها بسته باشند، نشان‌دهنده تنش در کودک است.

 

چشم‌ها:
چشم در نقاشی کودک اجتماعی بودن کودک را نشان می‌دهد. کودکانِ خودستا چشم‌ها را با حالت‌ وحشی می‌کشند؛ دختران چشم‌ها را خیلی بزرگ می‌کشند چون چشم‌ها ارزش زیبایی نیز دارند.

 

دست‌ها و بازوها:
در دوران اولیه زندگی کودک، کشیدن دست و بازو برای شناخت محیط اطراف زیاد به‌کار می‌رود. در مرحله بعد، به‌عنوان پیشرفت «من» و سازگاری اجتماعی به‌کار می‌آید. کودکان درون‌گرا، برای آدمک، پا نمی‌گذارند و یا او را به حالت نشسته نقاشی می‌کنند.

 

بالاتنه:
بالاتنه اگر باریک و لاغر کشیده شود، مشخص‌کننده این است که کودک از اندام خود ناراضی است یا ممکن است نشان‌دهنده ضعف جسمانی واقعی باشد.

 

ویژگی‌های نقاشی کودکان

شفافیت: کودک در ابتدا واقعیت بیرونی را نسخه‌برداری نمی‌کند بلکه آن را چنان که شناخته است معرفی می‌کند. در نقاشی‌ها، قسمت‌هایی از اشیا و یا اشخاص که قابل رؤیت نیستند، به‌طور کامل نشان داده می‌شود. به‌طور مثال: زانو و ساق پا از زیر شلوار. وقتی که کودک می‌آموزد درخت‌ها دارای ریشه هستند، در نقاشی‌هایش درخت را با ریشه‌اش نشان می‌دهد. روش کار کودک بصری نیست، بلکه ذهنی است.

سنی که کودک مرحله شفافیت را کنار می‌گذارد فقط به پرورش فکری او بستگی ندارد، بلکه محیط و آموزش نیز در آن مؤثر است.

 

نقاشی به‌صورت واژگون: این امر اغلب وقتی اتفاق می‌افتد که کودک شش یا هفت ساله می‌خواهد کوچه‌ای را با تمام خانه‌ها ترسیم کند. لذا بعد از کشیدن خانه‌هایی که در مقابل او هستند، کاغذ را برمی‌گرداند و در طرف دیگر آن خانه‌هایی رسم می‌کند که در پشت سرش قرار دارند. این درک حجم و فضا منحصر به کودکان است.

 

جان‌دارپنداری: کودکان با اشیای اطرافشان ارتباط عاطفی برقرار می‌کنند. کودک همان‌طور که اشیا را زنده فرض می‌کند، در نقاشی نیز خطوط و اشکال مختلف را جان‌دار حس می‌کند. کودکان صحبت از خط‌های بلند «بالدار» خطوط نوک‌تیز «مردم‌آزار» می‌کنند. به نظر آن‌ها خطوط منحنی «غمگین» و خطوط افقی «خواب‌آلود» جلوه می‌کند. این‌گونه برداشت، به کودک امکان می‌دهد که اشکال و رنگ‌ها را فاقد محتوای مخصوص حس کند. بنابراین او دارای حساسیتی برای تجرید است که می‌توان آن را با آموزش هنری هوشمندانه پرورش داد.

 

گردآورنده:سرکار خانم آقایی(مربی نقاشی)

تاییدکننده:سرکار خانم هامونی(مدیریت پیش دبستانی)

منبع:آریالند


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20