حسادت میان فرزندان

تولد نوزاد کوچک ممکن است در روابط والدین با فرزند اول اختلال ایجاد کرده و باعث ایجاد تغییراتی در رفتار کودک شود.زیرا زمانی که فرزند دوم متولد می شود، میزان اقتدار و قدرت فرزند ارشد خانواده کمتر شده و او به اجبار برای جلب توجه والدین و ارضای نیاز وابستگی، با عضو جدید خانواده رقابت می کند.حسادت فرزند اول به فرزند دوم موضوع طبیعی و رایجی است اما شیوه مدیریت والدین می تواند این حس را کمتریا بیشتر کند و عدم توجه به تغییرات رفتاری کودکان پس از تولد فرزند دوم، می تواند به صدمه دیدن سلامت روان کودک منجر شود.معمولا بازه زمانی ای که آن را برای تولد فرزند دوم توصیه می کنند حداقل 3 و حدکثر 5 تا 7 سال است. درواقع، این فاصله بهترین زمان برای به دنیا آوردن فرزند دوم است. اگر پایین تر از این بازه زمانی فرزند دوم متولد شود باعث بروز مشکل هایی می شود که حسادت یکی از آنهاست.

کودک بالای 3 سال پخته تر است
اگر فاصله بین تولد فرزند دوم و اول زیر 3 سال باشد باعث می شود فرزند اول از لحاظ روانی آسیب ببیند. مادر به دلیل بارداری و تولد فرزند دوم از نظر روانی، عاطفی یا حتی تغذیه نمی تواند توجه کافی به فرزند اول خود داشته باشد و قادر به ایجاد فضای مناسبی برای رشد فرزند اولش نخواهد بود.اما اگر فاصله سنی بین کودک اول و دوم بالای 3 سال باشد فرزند اول به یک پختگی و در اثر آن به شناخت بیشتری از خود رسیده است. در نتیجه این موضوع به مادر کمک می کند فرزند دوم خود را با مشکل های کمتری به دنیا بیاورد، اما باید این نکته را هم بپذیریم که حسادت یکی از موضوعات طبیعی در فرزند اول محسوب می شود که خواه ناخواه به وجود خواهد آمد اما نوع رفتار والدین به خصوص مادر می تواند روی تعدیل و تقلیل این حس تاثیر داشته باشد.

اعتراض فرزند اول را نادیده نگیرید
زمانیکه اختلاف بین فرزندان بیشتر از 5 سال باشد مشکل های دیگری ایجاد می شود. برای مثال فرض کنید فرزند اول در مقطع ابتدایی و فرزند دوم در مقطع پیش دبستانی است. فرزند دوم ممکن است بی اجازه به وسایل فرزند اول دست بزند و باعث آزار او شود که در این شرایط نوع تعامل والدین می تواند این حساسیت ها و بروز حسادت را کاهش دهد. اگر والدین در جواب اعتراض فرزند اول جملاتی مثل «برادر یا خواهرت از تو کوچک تر است و عیبی ندارد که این کار را انجام داده» یا «اسباب بازی ات را به برادر یا خواهرت بده چون او کوچک است» و… را به زبان بیاورند باعث بروز حسادت در فرزند اولشان خواهند شد. چنین واکنش هایی این برداشت را در فرزند اول به وجود خواهد آورد که والدینش خواهر یا برادر کوچک تر را بیشتر از او دوست دارند و بین آن 2 فرق گذشته اند. این نوع برخورد والدین باعث می شود فرزند اول حس ناخوشایندی نسبت به خودش داشته باشد. در این شرایط بین فرزند اول و دوم رقابتی برای جلب نظر والدین به وجود خواهد آمد و چه بسا باعث ایجاد بحث و چالش بین فرزندان شود. اگر فرزند دوم وارد مرز فرزند اول شد و فرزند اول اعتراض کرد، والدین باید به خوبی این فضاها را مدیریت و تعامل بین فرزندان را بیشتر کنند و مانع حسادت بین آنها شوند.

کنترل حسادت فرزند اول

فرزند اول آسیب پذیرتر است ،اصولا فرزند اول بیشتر از فرزندان دیگر آسیب می بیند زیرا والدین تجربه ای ندارند و فرزند اول را با آزمون و خطا تربیت می کنند، اما والدین به صورت مطلق در اختیار فرزند اول هستند و درواقع فرزند اول مرکز ثقل خانواده محسوب می شود. حالا در نظر بگیرید در چنین فضایی رقیبی برای فرزند اول، یعنی فرزند دوم به دنیا بیاید. فرزند اول که تا دیروز بیشترین توجه شامل حال او بود حالا باید محبت و توجه والدین را با خواهر یا برادر جدیدش تقسیم کند. او که تا به حال چنین تجربه هایی نداشته به حسادت با فرزند دوم می پردازد، اما اگر این حسادت به وسیله والدین مدیریت و کنترل نشود باعث تولید خشم در فرزند اول خواهد شد.بعضی از والدین برای اینکه چنین مشکل هایی در فرزند اول آنها به وجود نیاید شروع به محبت زیاد و توجه بیش از حد به فرزند اولشان می کنند که این کار اشتباه است. گاهی والدین هیچ اطلاعاتی به فرزند اول خود در زمینه تولد فرزند دوم و نیازهای او نمی دهند و فرزندشان را ناآگاه نگه می دارند، اما وقتی تولد فرزند دوم نزدیک و فرزند اول متوجه این موضوع می شود، دانستن این موضوع باعث ایجاد ضربه روانی در او خواهد شد. در این فضا والدین با پنهانکاری و توجه بیش از حد به فرزند اولشان مرتکب 2 خطای بزرگ شده اند.

گردآورنده: سرکار خانم ابریشمی (مربی پیش 1 )

تایید کننده: سرکار خانم هامونی ( مدیریت آموزشگاه )

منبع:مجمع روانشناسی کودک و خانواده


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20