مهم‌ترین وظایف متقابل همسران

رعایت وظایف متقابل از سوی دو همسر تأثیر بسزایی در تحکیم و پایداری خانواده دارد و در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌گردد.

1ـ حفظ از انحراف

خداوند در یک کلام، حقّ و وظیفة میان زن و شوهر را روشن نموده است: ﴿…هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ…: … آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها (و هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید)…﴾ (البقره/۱۸۷).

لباس از یکسو، انسان را از سرما و گرما و خطر برخورد اشیاء به بدن حفظ می‌کند و از سوی دیگر، عیوب او را می‌پوشاند، و نیز زینتی است برای تن آدمی. این تشبیه که در آیة فوق آمده، اشاره به همة این نکات است. دو همسر یکدیگر را از انحراف‌ها حفظ می‌کنند، عیوب هم را می‌پوشانند، وسیله راحت و آرامش یکدیگرند و هر یک زینت دیگری محسوب می‌شود. این تعبیر نهایت ارتباط معنوی مرد و زن و نزدیکی آنها به یکدیگر و نیز مساوات آنها را در این زمینه کاملاً روشن می‌سازد؛ زیرا همان تعبیر که دربارة مردان آمده، بدون هیچ تغییر دربارة زنان هم آمده است (ر.ک؛ مکارم شیرازی و دیگران، 1354، ج 1: 733).
بر اساس این آیه و نیز آیات و روایات دیگر، همسران مایة زینت هم هستند و عیب‌های یکدیگر را می‌پوشانند و یکدیگر را محافظت می‌کنند و از گناه بازمی‌دارند.

2ـ صبر و پایداری زندگی

در قرآن به دفعات به صبر و بالا بردن سطح مقاومت بارها سفارش شده است: ﴿وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ…: از صبر و نماز یارى جویید…﴾ (البقره/ ۴۵). بر اساس این آیه، قرآن به صبر و شکیبایی فراخوانده است. آموزه و توصیة اسلام و قرآن در عرصه‌های زندگی پُرغوغا و پُرآشوب، کسب صفات ایمان در برابر کفر و بی‌دینی، عمل و کار نیک در برابر بی‌عملی و بی‌تقوایی، پیروی از حقّ و حقیقت در برابر باطل و ناحق، و صبر و مقاومت در برابر مشکلات و مصایب است: ﴿وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ: سوگند به عصر * که انسان‌ها همه در زیانند، * مگر کسانى که ایمان آورده‌اند و اعمال صالح انجام داده‏اند و یکدیگر را به حق سفارش می کنند و یکدیگر را به شکیبایى و استقامت توصیه می‌نمایند﴾ (العصر/ 3ـ1).
بی‌تابی و بی‌طاقتی مصیبت و مشکلات انسان را افزون می‌کند. امام کاظم(ع) فرمودند: «الْمُصِیبَةُ لِلصَّابِرِ وَاحِدَةٌ وَ لِلْجَازِعِ اثْنَتَانِ: مصیبت برای شخص بردبار یکی است و برای شخص بی‌قرار دو تا» (حرّانی، 1363: 415). این از آن روست که برای فرد شکیبا تنها آسیب ناشی از مصیبت باقی می‌ماند که آن هم در اثر صبر، از هم فرو می‌پاشد. چنان‌که امام علی(ع) فرمودند: «الصَّبرُ یَمحَصُ الرَّزِیَّةَ: شکیبایی مصیبت را از هم می‌پاشد‌» (آمدی، 1366: 284). امّا برای فرد بی‌قرار و بی‌تاب، هم آسیب ناشی از مصیبت می‌ماند و هم آسیب‌های ناشی از بی‌تابی‌ها، لذا اگر بی‌تابی بر کسی چیره شود، روی آسایش را نخواهد دید.

3ـ روحیة عفو و گذشت

گذشت عاملی مؤثّر در ایجاد و تقویت دوستی‌ها و روابط حَسَنه است، چنان‌که خداوند می‌فرماید: «هرگز نیکی و بدی یک سان نیست. بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است» (الفصّلت/۳۴). لذا اگر در دشمنی‌ها، گذشت و بزرگواری چنین تأثیری می‌گذارد، بدیهی است در خانواده که به طور طبیعی روابط دوستانه وجود دارد، عمیقاً کارساز خواهد بود. امّا خود این گذشت‌ها و بزرگواری‌ها از ایمان و تقوای اعضای خانواده سرچشمه می‌گیرد.

4ـ حاکمیّت صداقت در فضای خانواده

حاکمیّت صداقت در فضای خانواده از عوامل تحکیم آن است و نیاز به دلیل و بیّنه ندارد. در طرف مقابل، عدم صداقت و دروغ‌گویی از عوامل تخریب خانه و خانواده است. عدم صداقت، و دروغ‌گویی، ابتدا روح و شخصیّت خود فرد را تخریب می‌سازد، سپس به خانواده و جامعة او زیان وارد می‌نماید. کذب و دروغ مخرّب و ویرانگرِ استحکام خانواده است. روایات زیادی در قبح و زشتی کذب و عدم صداقت نقل شده است. امام باقر(ع) می‌فرماید: «پدرم، امام سجّاد(ع) می‌فرمود: «از دروغ، کوچک و بزرگش، بپرهیزید؛ زیرا وقتی انسان در امور کوچک دروغ بگوید، بر دروغ بزرگ هم جرأت پیدا می‌کند. آیا نمی‌دانید که پیامبر(ص) می‌فرمود: اگر انسان همیشه اهل صدق و درستی باشد، خداوند می‌نویسد او صدیق است و اگر انسان اهل کذب و دروغ باشد، خدا می‌نویسد، او کذّاب است» (کلینی، 1365، ج ۲: ۳۳۹ و 340).
امام صادق(ع) می‌فرماید: «آدم کذّاب، پُر دروغ، به‌وسیلة دلایل آشکار هلاک می‌شود و پیروان خویش را هم به‌وسیلة شبهات نابود می‌کند» (همان). بنا بر این روایات، کذب در باز کردن درهای شرّ و بدی، گناهی است که ایمان را از بین می‌برد. پس چگونه می‌توان انتظار داشت به خانواده‌ای که باید بر مبنای ایمان شکل بگیرد، صدمه وارد نسازد.

5ـ پرهیز از سوء ظنّ آفت حسد

اعضای خانواده باید از سوءِ ظن نسبت به هم بپرهیزند و اگر موضوعی ذهن آنان را به خود مشغول کرد، با صراحت و صداقت آن را مطرح نمایند تا درستی یا نادرستی آن بررسی گردد. همة اعضا باید یار هم در مسیر پیشرفت باشند، چرا که سعادت خانواده در گرو سعادت فردفرد آن است و حسد آفتی در روابط خانوادگی محسوب می‌گردد، چنان‌که در خانوادة یعقوب(ع)، حسادت برادران یوسف(ع) بر او موجب جدایی اعضای خانواده از یکدیگر، هم به لحاظ بُعد مکانی و هم بُعد روحی و روانی گردید و یوسف(ع) از کانون خانواده جدا شد و یعقوب(ع) سال‌ها از پسرانش رنجیده بود. در حدیثی از مولی امیرالمؤمنین(ع) آمده است: «اَلحَسَدُ یَنکَدُ العَیشَ: حسد زندگی را تنگ سازد‌» (تمیمی آمدی، 1366: ح ۸۵۱).

6ـ رازداری و وفاداری

وفاداری از شروط همسری و عضویّت در خانواده است و رازداری هم یکی از مهم‌ترین شروط وفاداری همسر است که در آیة (التّحریم/۳) بدان اشاره شده است. این نکته نیز بسیار اهمیّت دارد که آتش خیانت، تمام خانواده‌ها را تهدید می‌کند، چرا که انبیایی چون نوح (ع) و لوط (ع) از سوی همسران خود بدان مبتلا گردیدند (همان/۱۰). به هر روی، وفاداری اعضای خانواده سبب ایجاد صمیمیت و محبّت می‌گردد و نیز سپری است محکم در برابر مشکلات، سختی‌ها و پشتیبانی است پایدار برای استحکام بنیان خانواده و تحکیم آن که در این زمینه هم پیش از این بحث شده است.
نقش تعالیم اسلامی در تعالی فکر و استحکام خانواده
بشر همواره در دورة حیات خود از کمّ و کیف تعلیم و تربیت پیگیری کرده است. تأمّل و دقّت در اندیشة متفکّران، متألّهان و عالمان تربیت نشان می‌دهد که آنان تعلیم و تربیت را مرتبط با هدف و فلسفة حیات مورد توجّه قرار داده‌اند.
پرسش از تعلیم و تربیت انسان و سؤال از هدف زندگی در عصر تجدّد به دلیل روابط مادّی انسان با طبیعت، بی‌اهمیّت تلقّی شده است. یکی از آثار شوم توجّه نگردن به کار تعلیم و تربیت درست، رهاشدگی انسان به حال خود، هواپرستی و پیروی از تمایل‌های نفس و طغیانگری است. یکی از عوامل اساسی رواج طغیان و بی‌بند و باری‌هایی که قرن ما را دچار آشفتگی‌های جنون‌آمیز نموده، بی‌اعتنایی به معصیت و گناه است (ر.ک؛ جعفری، 1358، ج 3: 329). نامی که بر عصر حاضر گذاشته‌اند، عصر تزلزل ارزش‌هاست که دیگر ارزش‌های اخلاقی معنی ندارد، چون ارزش‌هایی که ملاک اخلاق بود، از میان رفته است. می‌توان گفت کسانی که مادّی فکر می‌کنند، ارزش‌های اخلاقی را خیلی پایین آورده‌اند. نیهیلیسم مکتبی است که به هیچ اصل و ارزش اعتقاد ندارد (ر.ک؛ مطهّری، 1362: 59).
در تعالیم دینی، ایمان، عشق و محبّت به خدا، مبنا و انگیزة ارزش‌های الهی و عمل به دستورهای الهی می‌گردد. در نتیجه، فضایل اخلاقی جای رذایل و اعمال هوس‌آلود را می‌گیرد و بحران‌های اخلاقی و تربیتی از میان برمی‌خیزند؛ زیرا که در تعالیم دینی انسان از سَرِ اختیار، عشق و معرفت به دستورهای الهی گردن می‌نهد و گوش انسان مؤمن به ندای وجدان، فطرت و انبیاء است، نه ندای شیطان، شهوت و لذت.
موضوع دیگری که در تربیت آدمی، به‌ویژه کودک و جوان در جامعة ما از اولویّت خاصّی برخوردار است، این است که کودک و جوان را با تعالیم و اندیشه‌های اسلام آشنا سازیم و به او بفهمانیم که اسلام دین زندگی است و می‌تواند سعادت انسان در این جهان را تأمین کند. باید این حقیقت را به کودکان و جوانان یاد داد که برنامه‌های دینی علاوه بر فواید اُخروی در این جهان نیز موجب سعادت و امنیّت انسان است. برای این منظور لازم است کودک و جوان را با تعالیم زنده و مخصوصاً تعالیم اجتماعی اسلام آشنا کنیم.

گردآورنده: سرکار خانم امیدوار (مربی پیش دو)

تاییدکننده: سرکار خانم هامونی( مدیریت پیش دبستانی)

منبع: سایت جامع خانواده اسلامی


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20